خانمی که فعالیت اجتماعی ش رضایت گرفتن برای بچه های اعدامی بود ، یه بار به دوستش که دکتر روانشناس بود گفت موردی هست که نتونستیم براش از اولیاء دم رضایت بگیریم ، فردا هم روز اجرای حکمِ قصاص ش هست، برو باهاش صحبت کن ، بالاخره تو درسش رو خوندیدکتر گفت من نمیتونم ، آخه کسی که فردا روز اجرای حکم ش باشه که نمیشه از امید به زندگی یا فردایی بهتر و آینده ای روشن براش حرف زد ، آخه چی بگم بهش؟ چی کار کنم براش؟چیزی که منو واقعاً متأثر کرد ، جواب اون خانم بودخانم مددکار گفت : بهش کمک کن تا راحت تر بمیره ، تا آسون تر مرگ رو بپذیرهبه قول معروف « آخِرُ الدَواء ألکَی » : آخرین راه درمان بریدن استوقتی عضوی مثلاً « پا » دچار عفونت شدید بشه به طوری که دیگه هیچ دارو و درمانی بهش اثر نکنه و سیاه بشه ، دکترها مجبورند اون عضو رو قطع کنند ( یعنی آخرین راه درمانش قطع عضوه )در رابطه با اون جوون اعدامی هم ، همه تلاش خودشون رو برای نجاتش کرده بودن اما وقتی نتیجه ای نداشت ، ناچار بودند که بهش مرگ را بقبولانند در حقیقت ، آخرین راه درمان اون جوون ، ایجاد زمینه برای
پذیرش مرگش بودبرچسبها: پذیرش ,
آنچه , که , هست شهیدان زنده اند...
ما را در سایت شهیدان زنده اند دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : hamedch1973 بازدید : 68 تاريخ : پنجشنبه 23 تير 1401 ساعت: 17:00